نِوِشت

و اوست که "نِوِشت" تا ما از رویِ آن زندگی کنیم...

و اوست که "نِوِشت" تا ما از رویِ آن زندگی کنیم...

نِوِشت

نوشتن هیچ وقت برای من دوایِ درد و باعث آرامش نیست. که سر آغاز ایجاد دردی نو است. نوشتن تنها یک انتقال است. انتقالِ درد از خود و درون به جامعه. حالا بسته به جایگاه و تعداد مخاطبانت، این درد می تواند به یک جمعیت چند ده میلیونی تسری پیدا کند و یا تنها تعدادی کمتر از انگشتان یک دست با تو شریک شوند.
چه خوانندگانت سر به فلک بکشد و چه تویِ یک اتاق دو در سه جا بشوند، هیچ کدام وظیفه ای که رویِ دوش یک نویسنده است را کم نمی کند. که نویسنده باید زبانِ گویایِ جامعه ی خویش باشد.

مطالب پربحث‌تر

نمی دونم!

+ چرا من باز دارم اینجا می نویسم؟
- نمی دونم

+ یعنی این بار هم مثل همیشه، یهو ول میکنی و میری؟

- نمی دونم

+ بالاخره برات نویسندگی هدف هست یا نه؟

- نمی دونم

+ نمیخای دوباره شروع کنی به قصه نوشتن؟

- نمی دونم

+ نمی خوای یادداشت روزانه بنویسی؟

- نمی دونم

+ نمی خوای دوباره اقلا کتابِ داستان بخونی؟

- نمی دونم


  • محمد حیدری

نظرات  (۱)

هر وبلاگ نویسی بره، بر میگرده.
برگشتش دست خود آدم نیست.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Instagram