زندگی یعنی این
محمد حیدری | چهارشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۲۹ ق.ظ |
۲ نظر
برای منی که همیشه دنبال این بودم که خاص باشم، از سورفیس و نکسوس بگیر تا رشته ای که بینِ همه ی مهندس همکلاسی انتخاب کردم و الان خیلی دلم برای همه شان تنگ شده. به خصوص آن هایی که رفتند ینگه ی دنیا و معلوم نیست چرخِ روزگار اجازه ی دیدار دوباره شان را بدهد یا نه. این روزها، روزهایِ خوب عادی بودن خیلی عجیب است. اولش هی سعی داشتم مقابله کنم. آن قدر سخت می گذشت که شب ها خواب به چشمم نمی آمد و هزار فکر و ذکر مشغولم کرده بود. حالا اما نه اینکه استحاله شده باشم، بلکه به این باور رسیده ام باید میان مردم خسبید و خورد و خوابید، مثل مردم زندگی کرد و از دل همین مردم، از دل همین روزمرگی ها و دغدغه های ساده کاری کرد.
...
- ۹۴/۰۵/۲۸