نِوِشت

و اوست که "نِوِشت" تا ما از رویِ آن زندگی کنیم...

و اوست که "نِوِشت" تا ما از رویِ آن زندگی کنیم...

نِوِشت

نوشتن هیچ وقت برای من دوایِ درد و باعث آرامش نیست. که سر آغاز ایجاد دردی نو است. نوشتن تنها یک انتقال است. انتقالِ درد از خود و درون به جامعه. حالا بسته به جایگاه و تعداد مخاطبانت، این درد می تواند به یک جمعیت چند ده میلیونی تسری پیدا کند و یا تنها تعدادی کمتر از انگشتان یک دست با تو شریک شوند.
چه خوانندگانت سر به فلک بکشد و چه تویِ یک اتاق دو در سه جا بشوند، هیچ کدام وظیفه ای که رویِ دوش یک نویسنده است را کم نمی کند. که نویسنده باید زبانِ گویایِ جامعه ی خویش باشد.

مطالب پربحث‌تر

ده نکته از یک پدر، به دوستی که در حال پدر شدن است

سلام!

تقریبا در شرایطی هستی که دو سال پیش، من هم همان شرایط را تجربه می کردم. ماه رمضان سال 97 شمسی بود که تازه از بارداری همسرم مطلع شده بودم، تازه آزمون جامع را داده بودم و از کرم امام حسین (ع) شرایط خرید خانه محیا شده بود و خانه ای را پسندیده بودیم و رفته بودیم برای قولنامه. این تقریبا همان شرایطی است که تو هم داری. بخواهیم دقیق تر تطبیق بدهیم، خانواده های هردویمان در تهران نیستند، و همان طور که ما تقریبا بچه را تنهایی بزرگ کردیم، قرار است تنهایی بچه را بزرگ کنی. روحیه ات در بچه داری لطیف است و خدالامکان سعی می کنی بچه را دعوا نکنی و هرچه خواست برایش در اسرع وقت تهیه کنی و... اما از این تطبیقات که بگذریم، قصد دارم برایت از تجربه های این دو سالی که از تو حلوترم بگویم. در حقیقت می خواهم حرف هایی را بزنم که دوست داشتم کسی در آن روزها به من می زد:

1- بدان و مطمئن باش هرچه جلوتر می رود، روز به روز، بچه از تو وقتِ بیشتری می گیرد. پس این تفکر من را بریز دور که در بارداری مواظب همسرم باشم و بعد از زایمان به کارهای خودم میرسم.

2- از بعدِ دو سه ماهگی، اصلا این خودِ تو هستی که دوست داری با بچه باشی. دو سه بار میخاستم انصراف از تحصیل بدهم. آخر وقتی کسی یک فرشته توی خانه دارد، چرا باید کار دیگری (غیر از پول درآوردن که متاسفانه چاره ای جز انجامش نداری) انجام دهد؟

3- ماشین ظرفشویی بخر. حتما.

4- سعی کن تختِ تاشو داشته باشی که برود بالا. الان نزدیکِ یک سال است که تخت را داده ایم بالا، چون اگر پایین باشد ممکن از بخواهد با تکیه بر آن بالا برود و بیفتد و سرش به گوشه تخت بخورد و ...

5- تلویزیون را به دیوار نصب کن و میز تلویزیون را بفروش!

6- اگر از این پایه ها دارید که رویش قابلمه سوار میشود، در اسرع وقت معدومش کن و قابلمه ها را توی کابینت جا بده.

7- تا ارتفاع یک متری خانه همه چیزهای نوک تیز را جمع کن یا فکری به حالشان بکن. میز، گوشه ی مبل و...

8- توی کشو و کابینت های روی زمین خانه هیچ چیز شکستنی نگذار. (اگر فکر می کنی درش را قفل می کنی یا نمی گذاری باز کند، باید بگویم کور خواندی! با اشک کاری می کند خودت با رغبت برایش باز کنی و بگویی بابا بشکن!)

9- همه جای خانه را مفروش کن و اسیر صحنه آراییِ «بذار یه تیکه اش خالی باشه خوشگل تره» نشو!

10- از تک تک روزهای بچه دار بودنت لذت ببر، برای خودت ثبت روزانه کن و هر روز با بچه ات بزرگ شو. همه لذت های دنیا در برابر بابا شدن هیچ است.

  • محمد حیدری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Instagram