بازگشت به خویشتن
محمد حیدری | جمعه, ۲۶ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۴۷ ب.ظ |
۰ نظر
تا حالا هر چه از نویسنده و حتا غیر نویسنده ها خوانده ام مبنی بر این بوده که نوشتن یا ننوشتن احساسی است که باید بخروشد و این جوشش درونی را در قالب کلمات بریزی و... از همین حرف های قلنبه سلمبه!
برای من یکی اما نوشتن بیش از اینکه به این چیزها مربوز باشد، به شرایط بیرونی وابسته است و اهم این شرایط داشتن یک کامپیوتر قابل حمل برای نوشتن است.
این چند وقت به دلایلی که کاملا دست خودم بود وسیله ی نوشتن نداشتم. لپ تاپ از وقتی کیبردش خراب شده بود دیگر لذت نوشتن نمی داد و با قلم و کاغذ هم که اصلا نمی شود نوشت. این چند روز که بنا به دلایلی چند خطی با قلم و کاغذ نوشتم دیدم که چقدر خطم بد است و در طول دانشگاه به دلیل جزوه ننویسی بد بودن خط دوران دبیرستان تشدید هم شده. الان هم که دارم می نویسم سرویس وبلاگ با مرورگرم هماهنگ نیست و کار کمی سخت شده. اما خب همینجوری هم راضی ام، به بازگشت به خویشتنم! حتا اگر صفحه کلیدم هم فارسی نداشته باشد و مجبور باشم از حفظ بزنم.
پ.ن:آوینی یک روزی همه ی نوشته هایش را دور ریخت و گفت حدیث نفس است. حدیث نفس بشود دورش می ریزم. حتا اگر خیلی به پایش زحمت کشیده باشم.
این چند وقت به دلایلی که کاملا دست خودم بود وسیله ی نوشتن نداشتم. لپ تاپ از وقتی کیبردش خراب شده بود دیگر لذت نوشتن نمی داد و با قلم و کاغذ هم که اصلا نمی شود نوشت. این چند روز که بنا به دلایلی چند خطی با قلم و کاغذ نوشتم دیدم که چقدر خطم بد است و در طول دانشگاه به دلیل جزوه ننویسی بد بودن خط دوران دبیرستان تشدید هم شده. الان هم که دارم می نویسم سرویس وبلاگ با مرورگرم هماهنگ نیست و کار کمی سخت شده. اما خب همینجوری هم راضی ام، به بازگشت به خویشتنم! حتا اگر صفحه کلیدم هم فارسی نداشته باشد و مجبور باشم از حفظ بزنم.
پ.ن:آوینی یک روزی همه ی نوشته هایش را دور ریخت و گفت حدیث نفس است. حدیث نفس بشود دورش می ریزم. حتا اگر خیلی به پایش زحمت کشیده باشم.
- ۹۳/۱۰/۲۶