برنامه خدا
محمد حیدری | دوشنبه, ۷ مرداد ۱۴۰۴، ۰۲:۱۵ ق.ظ |
۰ نظر
این روزها بازهم به برنامه خدا برای خودم و در کالبدی بزرگتر برای خانواده ام، کشورم و مذهبم فکر میکنم. هنوز- و احتمالا یا به تعبیری خوشایندتر، امیدوارم برای همیشه- معتقدم خداوند قادر متعال، نه مثل یک ساعت ساز، که عالم بر همه چیز، بر افتادن برگ از درخت احاطه دارد. به اراده اوست که برگی از درخت می افتد. و این قادر متعال، جه اراده ای برای من، خانواده ام، کشورم و مذهبم کرده است؟
نه در حد همه توانم و نه در حد وسعم، اما تلاش های ناچیز و نابهنگامی داشته ام. مسیری برای خودم ترسیم کرده ام و نه محکم استوار که افتان و خیزان در آن راه پیموده ام و حالا امیدوارانه نشسته ام به دیدن روشنی ته مسیر. به نور ته جاده. که ببینم پایان خوش این داستان چگونه است.
چرا پایان خوش؟ چون عمیقا معتقدم پروردگار من کریم تر از آن است که خواستِ بندهای را بی جواب بگذارد.